آن پیرمرد که حضرت خضر علیه السلام بود، مرا نشاند و حضرت امام علیه السلام منرا به اسم خویش خواند و فرمود: «برو به حسن بن مسلم [6] بگو: «تو، یکسری سال می باشد کهاین زمین را عمارت میکنی و ما خراب میکنیم . پنجسال زراعت کردی و سال جاری دیگرباره استارت کردی، عمارت میکنی . رخصت وجود ندارد که مسجد النبی کوهسنگی مشهد تو دیگر دراین زمین زراعت کنی، بایستی هر چه از این زمین سودبردهای، برگردانی تا درین موضع مسجد سازه نمایند ».
به حسن بن مسلم بگو: «این جا، زمین شریفی میباشد و حقبزرگ این زمین را از زمینهای دیگر برگزیده و شریف نموده است، تو آن را گرفته به زمین خویش ملحق کردهای ! خداوند، دو پسر جوان از تو گرفت و هنوز هم متنبه نشدهای! در حالتیکه از این کار بر حذر نشوی، نقمتپروردگار، از حوزهای که گمان نمیبری آدرس مسجد النبی کوهسنگی مشهد بر تو فرو میریزد » .
حسن بن مثله پهنا کرد: «سید و مولای اینجانب! مرا دراین باره، آدرس مایحتاج میباشد; چون، عموم، سخن منرا سوای نشان و دلیل نمیپذیرند».
امام علیه السلام فرمود: «تو برو رسالتخویش را انجام بده . ما، دراین مکان، علامتی میگذاریم که گواه گفتار تو باشد . برو به نزد سید ابوالحسن، و بگو تا برخیزد و بیاید و آن مرد را بیاورد و فایده یکسری ساله را از وی بگیرد و به سایر افراد دهد تا بنای مسجد بنهند، و باقی وجوه را از رهق [7] به حوزهی اردهال که ملک ما رزرو مسجد النبی کوهسنگی مشهد میباشد، بیاورد، و مسجد را آحاد نماید، و نصف رهق را بر این مسجد وقف کردیم که سالانه وجوه آن را بیاورند و صرف عمارت مسجد نمایند .
عموم را بگو تا بهاین موضع تمایل نمایند و عزیز بدارند و چهار رکعت نماز دراین جا بگذارند: دو رکعت تحیت شماره تلفن مسجد النبی کوهسنگی مشهد مسجد، در هر رکعتی، یک توشه «سورهی ثنا» و هفتتوشه سورهی « قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ » بخوانند و تسبیح رکوع و سجود را، هفتتوشه بگویند .
آن پیرمرد که حضرت خضر علیه السلام بود، مرا نشاند و حضرت امام علیه السلام منرا به اسم خویش خواند و فرمود: «برو به حسن بن مسلم [6] بگو: «تو، یکسری سال می باشد کهاین زمین را عمارت میکنی و ما خراب میکنیم . پنجسال زراعت کردی و سال جاری دیگرباره استارت کردی، عمارت میکنی . رخصت وجود ندارد که مسجد النبی کوهسنگی مشهد تو دیگر دراین زمین زراعت کنی، بایستی هر چه از این زمین سودبردهای، برگردانی تا درین موضع مسجد سازه نمایند ».
به حسن بن مسلم بگو: «این جا، زمین شریفی میباشد و حقبزرگ این زمین را از زمینهای دیگر برگزیده و شریف نموده است، تو آن را گرفته به زمین خویش ملحق کردهای ! خداوند، دو پسر جوان از تو گرفت و هنوز هم متنبه نشدهای! در حالتیکه از این کار بر حذر نشوی، نقمتپروردگار، از حوزهای که گمان نمیبری آدرس مسجد النبی کوهسنگی مشهد بر تو فرو میریزد » .
حسن بن مثله پهنا کرد: «سید و مولای اینجانب! مرا دراین باره، آدرس مایحتاج میباشد; چون، عموم، سخن منرا سوای نشان و دلیل نمیپذیرند».
امام علیه السلام فرمود: «تو برو رسالتخویش را انجام بده . ما، دراین مکان، علامتی میگذاریم که گواه گفتار تو باشد . برو به نزد سید ابوالحسن، و بگو تا برخیزد و بیاید و آن مرد را بیاورد و فایده یکسری ساله را از وی بگیرد و به سایر افراد دهد تا بنای مسجد بنهند، و باقی وجوه را از رهق [7] به حوزهی اردهال که ملک ما رزرو مسجد النبی کوهسنگی مشهد میباشد، بیاورد، و مسجد را آحاد نماید، و نصف رهق را بر این مسجد وقف کردیم که سالانه وجوه آن را بیاورند و صرف عمارت مسجد نمایند .
عموم را بگو تا بهاین موضع تمایل نمایند و عزیز بدارند و چهار رکعت نماز دراین جا بگذارند: دو رکعت تحیت شماره تلفن مسجد النبی کوهسنگی مشهد مسجد، در هر رکعتی، یک توشه «سورهی ثنا» و هفتتوشه سورهی « قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ » بخوانند و تسبیح رکوع و سجود را، هفتتوشه بگویند .