loading...

مرجع مسجد النبی کوهسنگی مشهد

بازدید : 3
چهارشنبه 8 فروردين 1403 زمان : 11:48

ترتیب اولاً در گفتار منقول از حضرت مسیح(ع) «انی أذهب الی أبی و أبیکم» است. ثانیاً هر مسجد النبی کوهسنگی مشهد معنایی که برای أُبوّت ذکر شد، مشترک فی مابین عیسی و غیر عیسی می باشد. ثالثاً شاید خواسته از «أب» بشر یا نوح یا ابراهیم باشد که شیخوخیت و سمت پدری نسبت به کلیه انبیای آینده دارا هستند.

مسیحیان حاضر در جلسه چاره ای جز بی سروصدا نداشتند، چون نه روش حکمت برای آنها باز بود و نه شیوه جدال احسن. زمانی مشرکان در قبال برهان قاطع قرار گرفتند، گاهی به فطرت توحیدی خود برمی گردند و به تامل می پردازند.

خدای سبحان میفرماید: وقتی تو برهان قاطع اقامه کردی، آن ها سرافکنده شده به فطرت مهم خویش باز گشته و نمی توانند چیزی در جواب تو بگویند. «فسینغضون الیک رؤسهم»(32) مسیحیان نیز همانند یهودیان، مجاب شده صحبت قابل طرحی نداشتند.

پاسخ نبی اکرم(ص) به ملحدان
ملحدان، اصالت را به ماده داده و آن را ازلی می پنداشتند و برای جهان، شروع و ایفا، مبدأ و معادی قایل نبودند و قهراً وحی و رسالت را انکار می کردند زیرا در صورتیکه مبدئی نباشد، فرستاده و پیامبر ای هم از ناحیه آن مبدأ نخواهد بود، پذیرش وحی و رسالت بعد از پذیرش آدرس مسجد النبی کوهسنگی مشهد مبدأ می‌باشد.

قرآن مهربان گاهی رسالت را از رویکرد مبدأ جهان و ربوبیت دانا اثبات می کند می‌فرماید: چون خداوند رب العالمین می باشد باید همگی چیز برای مثال انسان را بپروراند و تربیت آدم جز از روش قانون میسر نیست لذا قانون را توسط انبیاء ابلاغ می کند. و گاهی ضرورت وحی و رسالت را از طریق ضرورت معاد اثبات می کند، بدین ترتیب که، چون دانا هدف دارااست و بشر پس از مرگ به عالم احتساب خواهد رفت و از طرفی هم نمی داند چه چیزی در آنجا سودمند و کدام زیانبار می‌باشد و خدای سبحان که روز حساب را مقرر فرموده می باشد، باید راهی به انسان نماد بدهد که با طیّ آن، در روز حساب سرافکنده نباشد و آن راه و روش، همان آیین آسمانی است که به وسیله پیامبران آورده میشود، از این جهت ضرورت نبوت و رسالت با ضروری بودن معاد ثابت خواهد شد. حد وسط در یکی از این دو دلیل، ربوبیت حق و در دیگری هدفداری نظام آفرینش است.

در حالتی که کسی نه مبدأ را عهده دار شد و نه معاد را، راهی برای پذیرش وحی و رسالت نخواهد داشت، لذا ملحدین و مادّیین قضیه وحی و رسالت را از ریشه منکرند، و می گویند: موجود خود ساخته را اذهان همان جان دار اداره می کند، و اندیشه بشری برای تدوین قانون ها اجتماعی کافی می‌باشد.

طبق نقل تعبیر و تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع) پیامبر پروردگار(ص) از آن‌ها سؤال کرد که معیار شناخت شما چیست؟ و به چه استدلا می گویید فقید استارت و انجامی ندارد؟ ملحدان در جواب گفتند: چون برای عالم، آغاز و مبدئی ندیدیم و پایانی برای آن مشاهده نکردیم، مبدأ و معادی برای آن معتقد نیستیم،یعنی شب و روز بدون مدبر خارجی همواره میشود و زمین و منظومه شمسی بدون جایزه بیرونی سیر و حرکت خاص خود را ادامه میدهند

حضرت فرستاده(ص) آغاز پاسخ بخشید: شما از طرفی چیزی را که مشاهده نکرده اید، نمی پذیرید و از طرفی دیگر مدعی ازلیت جهانید، آیا ازلیت و قِدَمِ فقیه را مشاهده کرده اید؟ شما از پیشین فقیه خبر ندارید، نه از غیروابسته آن و نه از عدم انقطاع آن همان گونه که حدوث فقید را رزرو مسجد النبی کوهسنگی مشهد مشاهده نکردید، قِدَمِ آن را هم ندیده اید، پس باید درباره حدوث و قدم ساکت بمانید و در حالتی‌که هم بگویید، ما همواره با فقید بوده ایم، اما حدوث آن را ندیدیم، عقل و وجدان، شمارا تکذیب می کند، زیرا شما موجودی ازلی نیستید که همواره همدم عالم باشید. نه ازلیت فقیه را مشاهده کرده اید و نه عدم انقطاع آن را، پس حق ندارید از این دو احتمال (ازلی بودن و مبدأ داشتن عالم) ازلی بودن را انتخاب نمایید، زیرا بر همان مبنا که شما می گویید ممکن می‌باشد فقیه مبدئی داشته باشد،و شما آن را ندیده باشید.

شناخت اختصاصی در شم نیست
آن‌گاه فرستاده اکرم(ص) محور شناخت را تغییر داده فرمود: نگویید، چون ندیده ایم نمی پذیریم، زیرا شناخت تنها شناخت حسّی نیست، بلکه گوشه ای از شناخت را احساسّ تأمین می کند ولی اصالت از آن عقل می باشد، حتی در شناختهای شمّی، معرفتهای احساسی به معرفت عقلی تکیه می کند و پشتوانه ادراک شم همان بینشهای عقلی است.

بعد از آن نبی گرامی(ص) بر طبق طریقه عقلی دلیل کرده و می فرماید: شما فقید را قدیم می‌دانید، قدیم و حادث را تعریف و تمجید نمایید تا ببینیم در فقید آرم حدوث وجود دارااست یا علامت قِدَم، عالمی که ما مشاهده می کنیم، گروه ای به هم وابسته می‌باشد، زمینش به عرش و آسمانش درخصوص با زمین می باشد، چنانچه نوری از اسمان به زمین نتابد و بارانی از فضا بر آن نبارد، هرگز زمین به حیات خود ادامه نخواهد داد، کلیه نظام کیهانی به هم وابسته اند، لیل و نهار هم به یکدیگر مرتبطند، هیچ کدام بدون دیگری نمی توانند به هستی خود ادامه دهند، و این انسجام و احتیاج امری روشن است که با شناخت تحلیلی به دست می آید. می گویید این نظام واحد، قدیم می‌باشد نه حادث، می‌پرسم در صورتیکه حادث بود، چه صفاتی را باید شماره تلفن مسجد النبی کوهسنگی مشهد می داشت که موقتی ندارد؟ آن‌ها جوابی نداشتند تا ارائه دهند.

ترتیب اولاً در گفتار منقول از حضرت مسیح(ع) «انی أذهب الی أبی و أبیکم» است. ثانیاً هر مسجد النبی کوهسنگی مشهد معنایی که برای أُبوّت ذکر شد، مشترک فی مابین عیسی و غیر عیسی می باشد. ثالثاً شاید خواسته از «أب» بشر یا نوح یا ابراهیم باشد که شیخوخیت و سمت پدری نسبت به کلیه انبیای آینده دارا هستند.

مسیحیان حاضر در جلسه چاره ای جز بی سروصدا نداشتند، چون نه روش حکمت برای آنها باز بود و نه شیوه جدال احسن. زمانی مشرکان در قبال برهان قاطع قرار گرفتند، گاهی به فطرت توحیدی خود برمی گردند و به تامل می پردازند.

خدای سبحان میفرماید: وقتی تو برهان قاطع اقامه کردی، آن ها سرافکنده شده به فطرت مهم خویش باز گشته و نمی توانند چیزی در جواب تو بگویند. «فسینغضون الیک رؤسهم»(32) مسیحیان نیز همانند یهودیان، مجاب شده صحبت قابل طرحی نداشتند.

پاسخ نبی اکرم(ص) به ملحدان
ملحدان، اصالت را به ماده داده و آن را ازلی می پنداشتند و برای جهان، شروع و ایفا، مبدأ و معادی قایل نبودند و قهراً وحی و رسالت را انکار می کردند زیرا در صورتیکه مبدئی نباشد، فرستاده و پیامبر ای هم از ناحیه آن مبدأ نخواهد بود، پذیرش وحی و رسالت بعد از پذیرش آدرس مسجد النبی کوهسنگی مشهد مبدأ می‌باشد.

قرآن مهربان گاهی رسالت را از رویکرد مبدأ جهان و ربوبیت دانا اثبات می کند می‌فرماید: چون خداوند رب العالمین می باشد باید همگی چیز برای مثال انسان را بپروراند و تربیت آدم جز از روش قانون میسر نیست لذا قانون را توسط انبیاء ابلاغ می کند. و گاهی ضرورت وحی و رسالت را از طریق ضرورت معاد اثبات می کند، بدین ترتیب که، چون دانا هدف دارااست و بشر پس از مرگ به عالم احتساب خواهد رفت و از طرفی هم نمی داند چه چیزی در آنجا سودمند و کدام زیانبار می‌باشد و خدای سبحان که روز حساب را مقرر فرموده می باشد، باید راهی به انسان نماد بدهد که با طیّ آن، در روز حساب سرافکنده نباشد و آن راه و روش، همان آیین آسمانی است که به وسیله پیامبران آورده میشود، از این جهت ضرورت نبوت و رسالت با ضروری بودن معاد ثابت خواهد شد. حد وسط در یکی از این دو دلیل، ربوبیت حق و در دیگری هدفداری نظام آفرینش است.

در حالتی که کسی نه مبدأ را عهده دار شد و نه معاد را، راهی برای پذیرش وحی و رسالت نخواهد داشت، لذا ملحدین و مادّیین قضیه وحی و رسالت را از ریشه منکرند، و می گویند: موجود خود ساخته را اذهان همان جان دار اداره می کند، و اندیشه بشری برای تدوین قانون ها اجتماعی کافی می‌باشد.

طبق نقل تعبیر و تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع) پیامبر پروردگار(ص) از آن‌ها سؤال کرد که معیار شناخت شما چیست؟ و به چه استدلا می گویید فقید استارت و انجامی ندارد؟ ملحدان در جواب گفتند: چون برای عالم، آغاز و مبدئی ندیدیم و پایانی برای آن مشاهده نکردیم، مبدأ و معادی برای آن معتقد نیستیم،یعنی شب و روز بدون مدبر خارجی همواره میشود و زمین و منظومه شمسی بدون جایزه بیرونی سیر و حرکت خاص خود را ادامه میدهند

حضرت فرستاده(ص) آغاز پاسخ بخشید: شما از طرفی چیزی را که مشاهده نکرده اید، نمی پذیرید و از طرفی دیگر مدعی ازلیت جهانید، آیا ازلیت و قِدَمِ فقیه را مشاهده کرده اید؟ شما از پیشین فقیه خبر ندارید، نه از غیروابسته آن و نه از عدم انقطاع آن همان گونه که حدوث فقید را رزرو مسجد النبی کوهسنگی مشهد مشاهده نکردید، قِدَمِ آن را هم ندیده اید، پس باید درباره حدوث و قدم ساکت بمانید و در حالتی‌که هم بگویید، ما همواره با فقید بوده ایم، اما حدوث آن را ندیدیم، عقل و وجدان، شمارا تکذیب می کند، زیرا شما موجودی ازلی نیستید که همواره همدم عالم باشید. نه ازلیت فقیه را مشاهده کرده اید و نه عدم انقطاع آن را، پس حق ندارید از این دو احتمال (ازلی بودن و مبدأ داشتن عالم) ازلی بودن را انتخاب نمایید، زیرا بر همان مبنا که شما می گویید ممکن می‌باشد فقیه مبدئی داشته باشد،و شما آن را ندیده باشید.

شناخت اختصاصی در شم نیست
آن‌گاه فرستاده اکرم(ص) محور شناخت را تغییر داده فرمود: نگویید، چون ندیده ایم نمی پذیریم، زیرا شناخت تنها شناخت حسّی نیست، بلکه گوشه ای از شناخت را احساسّ تأمین می کند ولی اصالت از آن عقل می باشد، حتی در شناختهای شمّی، معرفتهای احساسی به معرفت عقلی تکیه می کند و پشتوانه ادراک شم همان بینشهای عقلی است.

بعد از آن نبی گرامی(ص) بر طبق طریقه عقلی دلیل کرده و می فرماید: شما فقید را قدیم می‌دانید، قدیم و حادث را تعریف و تمجید نمایید تا ببینیم در فقید آرم حدوث وجود دارااست یا علامت قِدَم، عالمی که ما مشاهده می کنیم، گروه ای به هم وابسته می‌باشد، زمینش به عرش و آسمانش درخصوص با زمین می باشد، چنانچه نوری از اسمان به زمین نتابد و بارانی از فضا بر آن نبارد، هرگز زمین به حیات خود ادامه نخواهد داد، کلیه نظام کیهانی به هم وابسته اند، لیل و نهار هم به یکدیگر مرتبطند، هیچ کدام بدون دیگری نمی توانند به هستی خود ادامه دهند، و این انسجام و احتیاج امری روشن است که با شناخت تحلیلی به دست می آید. می گویید این نظام واحد، قدیم می‌باشد نه حادث، می‌پرسم در صورتیکه حادث بود، چه صفاتی را باید شماره تلفن مسجد النبی کوهسنگی مشهد می داشت که موقتی ندارد؟ آن‌ها جوابی نداشتند تا ارائه دهند.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 177
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 257
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 46
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 258
  • بازدید ماه : 467
  • بازدید سال : 14285
  • بازدید کلی : 15692
  • <
    پیوندهای روزانه
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی