آنگاه پیامبر اکرم(ص) وارد مرحله سوم از محاوره گردیده فرمود: لیل و نهار را که مشاهده میکنید، با هم اجتماع ندارند، و ممکن وجود ندارد یک وقت و در یک جا هم شب باشد و هم روز، هم تاریکی باشد و هم نوروفروغ، پس یکیاز گذشته میباشد و دیگری سپس براین اساس، یک کدام از قدیمی میباشد و دیگری لاحق، پس هریک آنان حادثند خیر قدیم، درحال حاضر، به چه شکل میتوانید اثبات نمایید که برای موجودات عالم حدوثی در عمل وجود ندارد؟
این محاسبه عقلی درباره حدوث و گام با استعمال از استحاله توده نقیضین میباشد و مطلبی شمّی وجود ندارد مسجد النبی کوهسنگی مشهد تا کسی بگوید اینک اینگونه میباشد شاید در قبلی طور دیگری بوده! چون اصول عقلی مجرد از مجال و جای بوده، در همگی ازمنه و امکنه به صورت یکسان، سرازیر و ساری میباشد.
بدین ترتیب در صورتیکه بر پایه عقل و آشنایی کلی حرف به در بین آمده نمی اقتدار اعلام کرد، ممکن میباشد لیل و نهار در قبلی با هم گردآوری بوده آنگاه، از هم غیر وابسته گردیده اند، زیرا در واقعیت مجال و جنبش، جزء کهن با جزء لاحق هیچ وقت گردآوری نخواهند شد، مغایر موجودات دنیوی که در طول واقع میباشند، چون دو جانور دنیوی، ممکن میباشد وقتی در کنار هم و روزی از هم غیر وابسته شوند. «أولم یرالذین کفروا أن السموات و الأرض کانتا رتقاً ففتقناهما»(33) مگر نمیبینید که افق و زمین، نخستین رتق و بسته بودند بعد از آن آنهارا فتق کرده، شکافتیم؟ یعنی درحالتی که با محاسبه های علمی و تجربی رسیدگی فرمائید، میبینید کهاین نظام کیهانی، کره زمین با کرات دیگر، تا قبل از اینً متحد و مرتبط بوده، آنگاه یکی دیگری مستقل شدهاست و این موضوع برای توجیه آن مقاله میباشد که میگویند: زمین از آفتاب یا این که از کره ای دیگر مستقل گردیدهاست.
البته فرصت و جنبش اینگونه وجود ندارد که ماضی و مضارع، یک جا و در کنار هم بوده و بعداً از هم غیر وابسته گردیده باشند، چون مجال، معدودّ آدرس مسجد النبی کوهسنگی مشهد متصل فرّار میباشد و فرمان غیر قارّ هیچ زمان قرار ندارد، لذا فرمود: لیل و نهار خیر فعلا و خیر در قبلی، هیچوقت با هم عده نشده و نخواهند شد، پس یکی از قدیمی و دیگری لاحق میباشد، قهراً هرمورد حادثند یا این که لااقل یکی از حادث و دیگری غیر حادث میباشد و آن غیر حادث هم زیرا مسبوق به عدم میباشد، حادث خواهد بود، نمی قدرت اعلامکرد مدام لیل بود، سپس نهار پیدا شد، زیرا در شرایطی که حرکتی نباشد، شبی هم در شغل وجود ندارد. با این چک اجمالی و کوتاه رسول گرامی(ص) شبهه ها مادیین برطرف شد.
اصالت عقل در قضیه آشنایی
ریشه آنچه در احتجاج و محاوره فرستاده گرامی(ص) با مسیحیان و مادیین میبینیم، در قرآن مهربان وجود داراست. قرآن در مورد آشنایی، اصالت را از آن عقل دانسته میفرماید ملحدان و وی گرفتار شم میباشند، لذا میگویند: «لن نؤمن لک حتی نری اللّه جهرة»(34) اینها آشنایی درست ندارند، و همانگونه که وجود مجرد غایب از طبیعت، مایه تحقق جانور دنیوی میباشد، آشنایی عقلی مورد آشنایی حسی را مهیا می نماید و مردان الهی اشخاصی می باشند که معارفشان را با ایمان به غیب تأمین می نمایند: «الذین یؤمنون بالغیب»(35) یکیاز بارزترین مصادیق غیب به عبارتی عقل شماره تلفن مسجد النبی کوهسنگی مشهد مجرد میباشد و فقط با ایمان به غیب و باور به تجرد عقلی میباشد که می اقتدار معارف عمیق الهی را که تمیز از مجال و جای میباشد، آشنایی.
بعد از جواب حضرت نبی، که با طیّ این فرایند سه گانه جدال احسن شکل گرفت خموشی بر آن عده قاضی شد.
جواب نبی اکرم(ص) به دوگانه پرستان
بعد از آن حضرت رو به ثنویه کرد، یعنی اشخاصی که دانا را دارنده دو مبدأ میدانند، وی اصل نظام علّی و اصل سنخیت را پذیرفته و قبول داراهستند که عالم دارنده سازنده میباشد، لیکن برای عالم دو آفریننده قایلند، به دلیل آن که در عالم ناهم خوانی وجود دارااست، نوروفروغ و تاریکی و نه و شر وجود داراست و فروغ و روشنایی، غیر از تاریکی و نه غیر از شر میباشد و با هم عده نمیشوند، پس تولید کننده روشنایی و نه، غیر از سازنده تاریکی، و معبود نه، غیر از خداوند شر میباشد.
فرستاده معبود(ص) آغاز، برهانی نقضی ارائه فرمودند که می اقتدار آن را جدال احسن نامید بعد از آن جوابی حلّی دادند.
پاسخ نقضی حضرت این بود که: در حالتیکه شما در بین روشنایی و ظلمات تضاد و مغایرت میبینید و میگویید، هرمورد غیر از دیگری میباشد رزرو مسجد النبی کوهسنگی مشهد و بر پایه ی ضرورت سنخیت، می بایست سازنده فروغ و روشنایی غیر از آفریننده تاریکی باشد، اضداد فراوانی در عالم وجود دارااست که مانند نوروفروغ و تاریکی میباشند، نظیر سواد و بیاض، حرارت و برودت و... که هیچ کدام با دیگری عده نمیشوند و این سلسله اضداد با یکدیگر منافی اند، یعنی سلسله ای از این اضداد به روشنایی و سلسله دیگر به تاریکی برنمی خواهد شد، بلکه نوروفروغ و تاریکی به نوعی با هم مغایرت دارا هستند، سیاهی و سفیدی هم به نوعی، حرارت و برودت هم به نوعی دیگر و...، و نیز تضادی که در معانی، در میان زوج و شخص میباشد غیر از ناهم خوانی دربین سلب و ایجاب میباشد، پس می بایست به عدد اضداد جانور در فقیه، الهه قایل گردید، پس شما خیر صرفا قایل به ثنویت میباشید بلکه به «ءأرباب متفرقون»(36) در گیر خواهید بود، یعنی برای هر ضدی بایستی مبدئی مستقل قایل باشید، در حالی که اینگونه نمی گویید.
آنگاه پیامبر اکرم(ص) وارد مرحله سوم از محاوره گردیده فرمود: لیل و نهار را که مشاهده میکنید، با هم اجتماع ندارند، و ممکن وجود ندارد یک وقت و در یک جا هم شب باشد و هم روز، هم تاریکی باشد و هم نوروفروغ، پس یکیاز گذشته میباشد و دیگری سپس براین اساس، یک کدام از قدیمی میباشد و دیگری لاحق، پس هریک آنان حادثند خیر قدیم، درحال حاضر، به چه شکل میتوانید اثبات نمایید که برای موجودات عالم حدوثی در عمل وجود ندارد؟
این محاسبه عقلی درباره حدوث و گام با استعمال از استحاله توده نقیضین میباشد و مطلبی شمّی وجود ندارد مسجد النبی کوهسنگی مشهد تا کسی بگوید اینک اینگونه میباشد شاید در قبلی طور دیگری بوده! چون اصول عقلی مجرد از مجال و جای بوده، در همگی ازمنه و امکنه به صورت یکسان، سرازیر و ساری میباشد.
بدین ترتیب در صورتیکه بر پایه عقل و آشنایی کلی حرف به در بین آمده نمی اقتدار اعلام کرد، ممکن میباشد لیل و نهار در قبلی با هم گردآوری بوده آنگاه، از هم غیر وابسته گردیده اند، زیرا در واقعیت مجال و جنبش، جزء کهن با جزء لاحق هیچ وقت گردآوری نخواهند شد، مغایر موجودات دنیوی که در طول واقع میباشند، چون دو جانور دنیوی، ممکن میباشد وقتی در کنار هم و روزی از هم غیر وابسته شوند. «أولم یرالذین کفروا أن السموات و الأرض کانتا رتقاً ففتقناهما»(33) مگر نمیبینید که افق و زمین، نخستین رتق و بسته بودند بعد از آن آنهارا فتق کرده، شکافتیم؟ یعنی درحالتی که با محاسبه های علمی و تجربی رسیدگی فرمائید، میبینید کهاین نظام کیهانی، کره زمین با کرات دیگر، تا قبل از اینً متحد و مرتبط بوده، آنگاه یکی دیگری مستقل شدهاست و این موضوع برای توجیه آن مقاله میباشد که میگویند: زمین از آفتاب یا این که از کره ای دیگر مستقل گردیدهاست.
البته فرصت و جنبش اینگونه وجود ندارد که ماضی و مضارع، یک جا و در کنار هم بوده و بعداً از هم غیر وابسته گردیده باشند، چون مجال، معدودّ آدرس مسجد النبی کوهسنگی مشهد متصل فرّار میباشد و فرمان غیر قارّ هیچ زمان قرار ندارد، لذا فرمود: لیل و نهار خیر فعلا و خیر در قبلی، هیچوقت با هم عده نشده و نخواهند شد، پس یکی از قدیمی و دیگری لاحق میباشد، قهراً هرمورد حادثند یا این که لااقل یکی از حادث و دیگری غیر حادث میباشد و آن غیر حادث هم زیرا مسبوق به عدم میباشد، حادث خواهد بود، نمی قدرت اعلامکرد مدام لیل بود، سپس نهار پیدا شد، زیرا در شرایطی که حرکتی نباشد، شبی هم در شغل وجود ندارد. با این چک اجمالی و کوتاه رسول گرامی(ص) شبهه ها مادیین برطرف شد.
اصالت عقل در قضیه آشنایی
ریشه آنچه در احتجاج و محاوره فرستاده گرامی(ص) با مسیحیان و مادیین میبینیم، در قرآن مهربان وجود داراست. قرآن در مورد آشنایی، اصالت را از آن عقل دانسته میفرماید ملحدان و وی گرفتار شم میباشند، لذا میگویند: «لن نؤمن لک حتی نری اللّه جهرة»(34) اینها آشنایی درست ندارند، و همانگونه که وجود مجرد غایب از طبیعت، مایه تحقق جانور دنیوی میباشد، آشنایی عقلی مورد آشنایی حسی را مهیا می نماید و مردان الهی اشخاصی می باشند که معارفشان را با ایمان به غیب تأمین می نمایند: «الذین یؤمنون بالغیب»(35) یکیاز بارزترین مصادیق غیب به عبارتی عقل شماره تلفن مسجد النبی کوهسنگی مشهد مجرد میباشد و فقط با ایمان به غیب و باور به تجرد عقلی میباشد که می اقتدار معارف عمیق الهی را که تمیز از مجال و جای میباشد، آشنایی.
بعد از جواب حضرت نبی، که با طیّ این فرایند سه گانه جدال احسن شکل گرفت خموشی بر آن عده قاضی شد.
جواب نبی اکرم(ص) به دوگانه پرستان
بعد از آن حضرت رو به ثنویه کرد، یعنی اشخاصی که دانا را دارنده دو مبدأ میدانند، وی اصل نظام علّی و اصل سنخیت را پذیرفته و قبول داراهستند که عالم دارنده سازنده میباشد، لیکن برای عالم دو آفریننده قایلند، به دلیل آن که در عالم ناهم خوانی وجود دارااست، نوروفروغ و تاریکی و نه و شر وجود داراست و فروغ و روشنایی، غیر از تاریکی و نه غیر از شر میباشد و با هم عده نمیشوند، پس تولید کننده روشنایی و نه، غیر از سازنده تاریکی، و معبود نه، غیر از خداوند شر میباشد.
فرستاده معبود(ص) آغاز، برهانی نقضی ارائه فرمودند که می اقتدار آن را جدال احسن نامید بعد از آن جوابی حلّی دادند.
پاسخ نقضی حضرت این بود که: در حالتیکه شما در بین روشنایی و ظلمات تضاد و مغایرت میبینید و میگویید، هرمورد غیر از دیگری میباشد رزرو مسجد النبی کوهسنگی مشهد و بر پایه ی ضرورت سنخیت، می بایست سازنده فروغ و روشنایی غیر از آفریننده تاریکی باشد، اضداد فراوانی در عالم وجود دارااست که مانند نوروفروغ و تاریکی میباشند، نظیر سواد و بیاض، حرارت و برودت و... که هیچ کدام با دیگری عده نمیشوند و این سلسله اضداد با یکدیگر منافی اند، یعنی سلسله ای از این اضداد به روشنایی و سلسله دیگر به تاریکی برنمی خواهد شد، بلکه نوروفروغ و تاریکی به نوعی با هم مغایرت دارا هستند، سیاهی و سفیدی هم به نوعی، حرارت و برودت هم به نوعی دیگر و...، و نیز تضادی که در معانی، در میان زوج و شخص میباشد غیر از ناهم خوانی دربین سلب و ایجاب میباشد، پس می بایست به عدد اضداد جانور در فقیه، الهه قایل گردید، پس شما خیر صرفا قایل به ثنویت میباشید بلکه به «ءأرباب متفرقون»(36) در گیر خواهید بود، یعنی برای هر ضدی بایستی مبدئی مستقل قایل باشید، در حالی که اینگونه نمی گویید.